ناشناس ( تحصیلات : فوق لیسانس ، 30 ساله )

با سلام و عرض ادب خدمت شما مشاور عزیزببخشید ک با پیامای طولانیم دوباره مزاحم شما شدم. در مورد مشکلم ک گفتم چند ماه از شوهرم خبری نداشتم و طی صحبتهایی ک با شما داشتم و راهنمایی هایی ک در این مورد از شما گرفتم و طبق عمل کردن به انها بعد از سه ماهه چند شب پیش به ایشون پیام دام و حالشو پرسیدم و ایشون جواب دادن اما ن از حالشون کلی گله و شکایت ازین که تو حرمتم نگه نداشتی رازدار نبودی همه چیزو کف دست خوانوادت گزاشتی به خانوادم توهین کردی خانوادت تو زندگیم دخالت کردن و اینکه من بدهی دارم تا دوسال اینده نمیتونیم ازدواج کنیم درحالی که همچنین توافقی نشده من به ایشون گفتم میدونم اشتباهاتی تو این مدت از سمت من شده و ازین بابت ازشونم عذرخواهی کردم اما تمام حرفشون فقط از طلاق و جدایی نخواستن زندگیه و تهدیده که فلان کارو میکنم تو زن منی باید طوری ک من میخوام تمکین کنی بهش میگم مگه تمکین اینجوریه ک زنتو به حال خودش بزاری نه خبری نه رفت وامدی چطور میشه اینجوری تمکین کرد مگه اسیر گرفتی اگه به خوبی باشه چرا تمکین نکنم میکنم اماتمام حرفشون اینه اگه میخوای توافقی جدا بشیم اگه نه من مردی نیستم ک هم مهریه بدم هم طلاق بدم منم تو جواب ایشون گفتم مگه من ازدواج کردم ک برم جدا بشم وقتی میتونم همچین مساعلی رو حل کنیم چرا راه جدایی رو پیش بگیریم. معلوم نمیشه چکار میخواد بکنه نمیدونم اگه درصدی هم احتمال اشتی بدم نمیدونم به همچین مردی میشه تکیه کرد میشه فردا برای زن و فرزندش اینده ایی داشته باشه .


مشاور (علی محمد صالحی)

با عرض سلام و احترام خدمت شما. خوشحالم که باز در خدمت شما هستم.
جملات همسر شما نشون میده که هنوز از مسائل گذشته دلخوره و با وجود اینکه زمان نسبتا زیادی گذشته باز هم، همه مسائل رو از چشم شما و خانوادتون میبینه، که بیانگر شخصیت خاص و تا حدی کینه ای ایشونه.
اینکه بیان کردید «تمام حرفشون فقط از طلاق و جدایی نخواستن زندگیه و تهدیده که فلان کارو میکنم» نشانگر اینه که متاسفانه همسرتون به دلایلی که دفعه قبل هم اشاره شد، امیدی به این زندگی مشترک نداره و قصد نداره سعی و تلاشی برای حفظ و نگهداری اون انجام بدهد. نکته منفی بعدی اینه که، بعد از گذشت حدود یکسال که شما عقد کردید، ایشون میگه «من بدهی دارم تا دوسال اینده نمیتونیم ازدواج کنیم»، یعنی این سختی و فشار روانی که الان دارید حداقل تا دو سال دیگه هم ادامه داشته باشه، بعد از دوسال هم معلوم نیست که شما ازدواج کنید یا ایشون بهونه دیگری بیاره. بر فرض ازدواج هم بکنید قرار نیست بعد از ازدواج شخصیت ایشون تغییر کنه، و همین رفتارهایی که الان داره، بعد از ازدواج هم خواهد داشت. و باید پیش بینی اینو بکنید که با مسائل مختلف از جمله قهرهای متوالی ایشون مواجه بشید. و این بر عهده خود شماست که تصمیم بگیرید میتونید با چنین فردی با این شخصیت و این رفتارها زندگی کنید یا خیر؟ اگر میتونید و تحمل دارید سعی و تلاش کنید زندگیتون رو حفظ کنید. و اگر ممکن باشه شما و همسرتون مشاوره حضوری تشریف ببرید احتمال حل مسائل شما خیلی بیشتر میشه و مشاور بصورت شفاف تر میتونه در تصمیم گیری به شما کمک کنه. اما اگر میدونید که با رفتارهای این چنینی و قهرهای مداوم ایشون و رفتارهای خودخواهانه و مسائل دیگه نمیتونید زندگی کنید و میخواید جدا بشید، دو مسیر در مقابل شما قرار میگیره: یکی اینکه همانطور که شوهر شما گفته بصورت توافقی جدا بشید، راه دوم اینه که برای رسیدن به مهریه تون زحمت بیشتری بکشید و انرژی بیشتری صرف کنید.
هرکدوم از این دو مسیر هم، فواید و مضرات خودشون رو دارند، فایده مسیر اول اینه که زودتر تکلیف شما مشخص میشه و سریعتر به نتیجه میرسید که این مسئله از جهت روانی میتونه مهم و مثبت باشه، مثل بیماری که بخاطر بیماریش ناراحته و اذیت میشه و منتظره که هرچه زودتر جراحی بشه تا بهبود پیدا کنه و از این وضعیت خلاص بشه. هر چند که بعد از جراحی هم، میبایست دوره نقاهت رو تحمل کنه تا مسائل تموم بشه اما در کل زودتر این مسئله تموم میشه. اما ضرر این مسیر اینه که شما از مهریه که حقتون هست، محروم میشید. ویژگی مسیر دوم اینه که، شما باید انرژی بیشتری صرف کنید و شرایط حاضر رو برای مدت طولانی‏تری تحمل کنید و برای رسیدن به حقتون بجنگید، اما فایدش اینه که میتونید مهریه تون رو یا حداقل بخشی از اون رو دریافت کنید. ولی از جهت روانی در این مدت باید فشار روانی رو تحمل کنید و اذیت بشید.
در جواب این حرف همسرتون که میگه «من مردی نیستم ک هم مهریه بدم هم طلاق بدم»، میتونید بگید باشه تو مهریه منو بده من طلاق نمیخوام، مطمئن باشید که اگر ایشون مهریه رو بدهد، بعدش طلاق هم میده، و همانطور که دفعه قبل گفتم شما میتونید صرفنظر از جدایی و طلاق، درخواست مهریه بدید. خلاصه اینکه شما خودتون باید انتخاب کنید که اولا میخواید با فردی با این شرایط، زندگی کنید یا خیر؟ یا به بیان دیگه تصور کنید فردی با این شرایط و این شناختی که تا الان از او پیدا کردید به خواستگاری شما اومده، شما قبول میکنید با او ازدواج کنید یا خیر؟ مسلما اگر از ابتدا شناخت حالا رو داشتید شاید تصمیم دیگری میگرفتید ولی باز هم هرچه زودتر جلوی ضرر رو بگیری منفعته. و قدم بعد اینکه اگر بخواهید جدا بشید کدوم مسیر رو انتخاب میکنید، رسیدن به آرامش یا رسیدن به حق.
موفق و سربلند باشید.

بیشتر بخوانید:
‌ طلاق‌ در یک‌‌ نگاه